تعداد بازدید : 102118
تعداد نوشته ها : 124
تعداد نظرات : 61
اشک
با همه بی سرو سامانیم
باز به دنبال پریشانیم
طاقت فرسودگیم هیچ نیست
در پی ویران شدن آنیم
آمده ام تا تو نگاهم کنی
عاشق آن لحظه طوفانیم
دلخوش گرمای کسی نیستم
آمده ام تا تو بسوزانیم
آمده ام با عطش سالها
تا تو کمی عشق بنوشانیم
ماهی برگشته ز دریا شدم
تا تو بگیری و بمیرانیم
خوبترین حادثه میدانمت
خوبترین حادثه می دانیم؟
حرف بزن ابر مرا باز کن
دیرزمانی است که بارانیم
حرف بزن حرف بزن سالهاست
تشنه یک صحبت طولانیم
دسته ها :
جمعه چهارم 11 1387